tg-me.com/mahfelekhodshenasi/13684
Last Update:
ذهن ما، خواهی نخواهی، مدام در حال قضاوت کردنِ ارزشیِ دیگران و امور است. حتی اگر ذهنِ تحلیلی قدرتمندی هم نداشته باشیم، ذهن ارزشگذار بسیار قوی و سریعی داریم که تکامل آن را به ما بخشیده، تا بتوانیم با ارزشگذاری بر روی هر چیزی به حفظ و بقای خودمان کمک کنیم.
بیشتر ارزشگذاریهای ما هم بر اساس چیزی است که روانشناسِ برندهی نوبلِ اقتصاد، دَنیل کانمن (که چند روز پیش مرحوم شد) در کتاب تفکر کُند و سریع، آن را تفکر سریع یا مرتبه نخست مینامد.
نوعی قضاوت که فوری، در لحظه، و بدون بررسی، موشکافی، تحلیل منطقی و شواهد دقیق است. چیزی شبیه به تصمیم گیری در لحظه، به موقعِ احساس خطر یا چپ کردن ماشین در جاده.
مثلاً همینطور که در خیابان راه میرویم و آدمها را بار اول میبینیم، به طور خودکار ذهن ما درباره چندین محور داوری میکند: اینکه آیا طرف آدم خوبی است؟ آدم موفقی است؟ اخلاقش چگونه است؟ قابل اعتماد است؟ و چیزهایی شبیه اینها.
ما حتی آدمها را از روی عکسهایشان هم ارزشداوری میکنیم. حتی گاهی از روی عکسهای پروفایلهایشان.
همان چیزی که خودمان اسمش را میگذاریم شهود و ذوق و حس و هوش. کلی هم کیف میکنیم که من آدمشناسی بسیار قویای دارم. هیچ وقت اشتباه نمیکنم.
این گونه تفکر معمولاً خود تحققبخش هم هست؛ یعنی، اول تصمیم میگیرد و بعد شواهدی برای تایید خود پیدا میکند.
خب! ببَم جان، اگر اشتباه نمیکنی، پس این همه طلاقِ بعد از عاشقی و شکستِ بعد از اعتماد چیست؟
همه ما این قوه را داریم. تفکر سریع و نخستینی، که عمدتاً نوعی ارزش داوری بر اساسِ نسبتِ هر چیز به بقا یا رشد و سود و زیانمان است. بسیار هم لازم وحیاتی است. خیلی جاها ما فرصت تحلیل نداریم و باید در لحظه تصمیم بگیریم؛ یا آنکه یک مبنای اولیه برای تحلیلهای بعدی داشته باشیم.
اما مشکل آنجاست که این شکل از تفکر سریع اولیه، جای تفکر کند و مبتنی بر تحلیل دقیق و جستجوی شواهد را تنگ کند. مثلاً فکرش را بکنید که در کارهای اقتصادی یک نفر به جای تحلیل شرایط و اوضاع، به حس و احساس و شهودش تکیه کند. ممکن است دو سه مرتبه به طور شانسی موفق شود، اما تهش باخت است.
بخش زیادی از اخلاق و روانشناسی، در جهت تقویت تفکر کُند یا مرتبه دوم، و تعادل بخشی به تفکر سریع و مرتبه اول است. این نوع تربیت روانی و اخلاقی هم مربوط به درون است، و هم مربوط به اِبرازهای بیرونی. یعنی هم باید درونمان را از خامیها یا آلودگیها تطهیر کنیم، و هم پرده نمایش بیرونیمان را تمیز و پاک نگه داریم. نه به هر چیزی فکر کنیم، و نه هر چیزی را به زبان آوریم.
قضاوتهای ما خیلی مواقع صرفاً یک سری برداشتهای ذهنی (به اصطلاح، سابجکتیو) است که عموما بر اساس احساسات و هیجاناتِ شخصی خودشان است؛ یعنی ذهنیاتی که اعتبارِ منطقی آنچنانی ندارد.
وقتی قضاوت میشوید، بهترین واکنش این است که با حفظِ آرامش، صبوری و رویِ خوش، فقط گوش دهید؛ کوچکترین واکنشی نشان ندهید که به بحث بیانجامد. فقط بشنوید؛ چون از یک سو به طرف مقابلتان حسِ خوبی منتقل میشود؛ یک جور حسِ خوشایندِ پذیرش از سویِ شما. و از سویِ دیگر، ممکن است در این لابِلا هم چیزها و نکات خوبی گیر شما بیایند که باعث رشدتان شود. و از طرف دیگر، یک بحث معمولی را با سکوتتان، به یک چالش احمقانه تبدیل نمیکنید که چند روزی گند بزند به روح و روان و زندگی تان.
اتفاق جالبی برایم افتاد که این نکته را نوشتم. صبح، ساعت هشت، که وارد دانشگاه شدم یکی از همکارانی که هر روز من را میبیند جلو آمد و با تعجب گفت: چقدر لاغر شدهای. خیلی هیکلت خوب شده است.
آن روز دو تا کلاس داشتم. حدود ساعت یک ظهر از کلاس بیرون آمدم. یعنی حدود چهار ساعت گرسنگی که قاعدتاً باعث میشود آدم کمی لاغر بشود. اما جالب آن است که یکی دیگر از همکاران، که او هم از قضا هر روز من را میبیند، جلو آمد و با خنده گفت: فلانی چقدر گرد و چاق و قلنبه شدهای. داری جزو علمای برجسته میشوی.
اما جالبش میدانید کجاست؟
اینکه بر خلاف قضاوتهای ذهنی آن دو نفر؛ بر اساس ترازو (یعنی معیارِ عینی) در دو سال گذشته من حتی ده گرم هم نوسان وزن نداشتهام. و وزنم ثابت بوده است.
تازه این دو قضاوت از سوی دو نفر آدمی بود که تاثیر آنچنانی در زندگی من ندارند (با وجودِ محترم بودنِشان)؛ آن هم روی موضوعی که اهمیت چندانی هم برایم ندارد.
اما باور کنید همین قضاوتهای ذهنیِ ساده و کم اعتبار، برای برخی به راحتی تبدیل به یک بحران روانی یا واقعی میشود؛ خصوصاً اینکه چنین قضاوتهایی از سویِ انسانهای مهمتر، و در مورد موضوعات مهم در زندگیشان نیز باشد.
نتیجه آنکه، باور کنید سکوت و لبخند، خیلی مواقع بهترین و شفابخشترین شکلِ رابطه، و کم هزینهترینِ آن است. هم برای طرف مقابل، هم برای خودتان.
✍ دکتر محسن زندی
@mahfelekhodshenasi
BY خودشناسی ... خودت را ببین
Warning: Undefined variable $i in /var/www/tg-me/post.php on line 283
Share with your friend now:
tg-me.com/mahfelekhodshenasi/13684